روز آنلاین - RoozOnline.net

نقاشان معروف سوئدی و پیشگام هنر آبستراک

هیلما آف کلینت Hilma af Klint یکی از نقاشان معروف سوئدی و پیشگام هنر آبستراک می‌باشد. او پیشروی رادیکال هنری است که خود را از حصار واقعیت‌های ملموس و عینی خارج می‌سازد و از رنگ و فرم‌های تمثیلی برای بیان مفاهیم خود بهره می‌گرفت.
او ( ۲۶ اکتبر ۱۸۶۲ – ۲۱ اکتبر ۱۹۴۴) چند سال پیش از واسیلی کاندینسکی، پیت موندریان و کازیمیر مالوویچ که هنوز به عنوان پیشگامان هنر آبستراک معرفی می‌شوند دست به خلق آثار هنری آبستراک زده.

هیلما آف کلینت تحصیلات هنری خود را در بخش هنری دانشگاه تکنیک استکهلم که امروز به دانشگاه هنر نامیده می‌شود به انجام رساند. بعد از اتمام تحصیلات تا سال ۱۹۰۸ نقاشی‌های او از صورت و یا مناظر طبیعی بود.
اما بعد از مدتی او نقاشی از طبیعت را رها کرد. زیرا او معتقد بود که یک بُعد روحانی در زندگی انسان وجود دارد و می‌خواست موقعیت‌های از وجود انسانی که عینی و ملموس نیست به تصویر بکشد.

او همانند بسیاری از معاصران خود از جریان‌های معنوی آن زمان همچون اعتقاد به عالم ارواح و عرفان متاثر بود.
او معتقد بود که زمانی که او نقاشی می‌کند به خودآگاهی بیشتری می‌رسد و از این طریق برای ایجاد کار خود الهام و پیام می‌گیرد.
او تابلوهائی که موضوع آن منظره و پرتره بود در زمان حیاتش به نمایش گذاشته اما نقاشی‌های آبستراک خود را در زمان حیاتش هرگز به نمایش نگذاشت. او در وصیت خود قید کرده بود که نقاشی‌های آبستراک او را بیست سال بعد از مرگ او می‌توانند در معرض دید عموم قرار دهند.
او مطمئن بود که در این زمان مردم کارهای او را خواهند فهمید.
The Three Ages of Woman by Gustav Klimt, 1905
در نقاشی سه زن را در مراحل مختلف زندگی می‌بینیم.
کوچک‌ترین نوزادی است، که به نوبه خود در آغوش مادر نگه داشته می‌شود، مادری که اگرچه بالغ است، اما یک بزرگسال جوان است که نماینده مادری است.
سومین شکل، در سمت چپِ گروه،
پیرزنی است که نشان دهنده سالخوردگی است.
و اما پس‌زمینه آن، دریایی از حباب‌های نقره‌ای است؛
اما چرا این سه نفر بین این اشکال غیرعادی از نزدیک احاطه شده‌اند.
این اشکال چه چیزی هستند؟
باور بر این است که اشکال شناور بالای سر زنان جوان‌تر شبیه کلنی‌های باکتری است، در حالی که زن مسن در میان تک یاخته‌های کشیده ایستاده است که با مرگ و تجزیه همراه‌اند. این نقاشی در مورد زندگی – تولد تا مرگ است.
این من را به یاد کلماتی می‌اندازد که هنگام پایین آوردن تابوت بر سر قبر گفته می شود:
“تا زمانی که ما در زندگی هستیم در مرگ هم هستیم”

فرزانه ضابطیان