روز آنلاین - RoozOnline.net

گزارش یک جنایت دولتی دیگر!

قربانی تازه ۱۶ ساله متولد تهران است، مدرک دان ۳ تکواندو دارد، نقاشی را به‌صورت حرفه‌ای دنبال می‌کند و پدر و مادرش اصالتا از ایل گراوند در استان لرستان و اهل شهرستان کوهدشت‌اند.” نامش از هم اکنون در تاریخ آزادی ایران ثبت است: آرمیتا گراوند.

آرمیتاگراوند ، دانش‌آموز هنرستان عروه‌الوثقی ، ۷ صبح یکشنبه ۹ مهر برای رفتن به مدرسه، همراه دو دوست خود وارد ایستگاه متروی میدان شهدا شد.همگی مقنعه وحجاب اجباری خود را برداشته بودند. وارد واگن زنانه شدند.

از این لحظه ببعد هیچ ویدویویی از طرف حکومت منتشر نشده است. آمنه سادات ذبیح پور- بازجو-خبرنگار مشهور- اعلام کرد:” چون قطار مترو سری ۱۱۰۰ بوده داخلش دوربین نمیشه تصاویرداخل را درباره آنچه برای آریمتا رخ داده منتشرکرد.”

‎خانم دکتر”بهیه جیلانی” با انتشار تصویر هردو سری قطار، نوشت:” قطار روز حادثه سری ۱۲۰۰ بوده و دارای دوربین است.”حرفی که توسط بهنام قلی‌پور، روزنامه‌نگار:تائید شد:” آرمیتا سوار واگن سری ۱۲۰۰ شده بود که همگی دوربین‌دار هستند.”

ا

ز لحظه ورود سه دوست به واگن زنانه “قطار سری ۱۲۰۰”چند روایت دردست است.

روایت نخست:

به محض ورود، زن چادریِ حجاب بان ( وابسته به ستاد امر به معروف و بسیج شهرداری تهران با حقوق ماهیانه ۱۲ میلیون تومان) فریاد کشید:

-حجاب تون سر کنید .

آرمیتا جواب داد:

 -نمی کنم.

 حجاب بان بلافاصله آرمیتا  را به عقب پرت کرد. سر آرمیتا به لبه  ی در قطار خورد و شکاف برداشت. آرمیتا خونریزی کرد و بیهوش شد.

روایات دیگر-با تفاوت در جزئیات- تائید کننده نخستین روایتند که از زبان شاهدین در مترو نقل شده است.

روایت دوم:

مامور حجاب‌بان مترو به او تذکر حجاب داد و با خشونت او را هُل داد. سر ارمیتا به لبه میله آهنی مترو ‌خورد و …

روایت سوم:

 روزنامه  معتبرگاردین روز پنج‌شنبه ۱۳ مهر به نقل از شاهدانی عینی به شرح وقایع روز بی‌هوش شدن آرمیتا گراوند پرداخت. این روزنامه به نقل از شاهدی نوشت یکی از زنان مامور حجاب‌بان، آرمیتا را پس از ورود به واگن مترو به دلیل بر سر نداشتن حجاب اجباری «محکم هل داده» است.

یکی از شاهدان عینی به گاردین گفت که اندکی پس از ورود آرمیتا به واگن مترو ، یک زن چادری و مجری طرح حجاب اجباری با او به دلیل نپوشاندن موهایش شروع به مشاجره کرد.زن با فریاد از آرمیتا پرسید:

-چرا روسری (مقنعه) بر سر ندار؟

 این دختر نوجوان پاسخ داد:

 -مگر من از تو می‌خواهم که چادرت را برداری؟

در ادامه، بحث آن دو به خشونت کشیده و زن حجاب‌‌بان با حمله فیزیکی به آرمیتا، او را به شدت هُل داد.

شاهد عینی دیگری به گاردین گفت که آرمیتا وقتی روی زمین افتاد «هنوز هوشیار” بود.

 یک مسافر پزشک  که در مترو بود، سعی کرد او ( احیا) کند. بی نتیجه بود.

سرعت ماموران امنیتی، تاخیر آمبولانس!

 

مامورین امنیتی بسرعت برق و باد رسیدند . دو دوستِ همراه آرمیتا گراوند، بلافاصله دستگیر شدند. آنها پنج ساعت در بازداشت و تحت فشاربودندتا درباره علت اصلی حادثه سکوت و سناریو نخ نمای  حکومت  را در مقابل دوربین‌ بازگو کنند.

پس از ۴۰ دقیقه، آمبولانس رسید و آرمیتا به بیمارستان نظامی فجر،‌ متعلق به نیروی هوایی ارتش ، منتقل شد که با ایستگاه مترو شهدا فاصله چندانی ندارد.

والدین آرمیتا  سه ساعت بعدبه یک نهاد امنیتی منتقل شدند و تحت فشار و تهدید قرار گرفتند.

 آنها  فریاد می زدند:

-“منه خر، بومه قربانت”( دورت بگردم، فدات بشم).

مردم عزیز لک از جمله گراوندها برای صدا کردن هر کسی که او را خیلی دوست دارند مخصوصا بچه‌ها و نوه هايشان به جای صدا کردن اسمش می گویند “منه خر، بومه قربانت”( دورت بگردم، فدات بشم).

 ” مصاحبه ” شهین احمدی، مادر آرمیتا ، ساعتی بعد توسط خبرگزاری دولت جمهوری اسلامی پخش شد:

-«دخترم فکر کنم… فشارِ… یه‌خورده فشارش افتاده بود، نمی‌دونم چه‌جوری… فکر کنم، حالا گفتن که فشارش افتاده…».

 “مصاحبه ” ای  که ظن خبرنگاران و شهروندان درباره «اعتراف اجباری» بودن آن را به یقین تبدیل کرد.

شاهدان گفته‌اند در ادامه همان زن چادری حجاب‌بان را دیده‌اند که پشت آمبولانسی منتظر ایستاده که برای بردن آرمیتا به بیمارستان آمده بود.

گاردین در ادامه گزارش خود یادآور شد رسانه‌های حکومتی تا این لحظه هیچ فیلمی از داخل واگن منتشر نکرده‌اند.

دستگیری مادر آرمیتا

 

طبق گزارش “ایران‌اینترنشنال”، مادر آرمیتا گراوند از عصر چهارشنبه در بازداشت است.

پدر و مادر او آخرین بار ظهر چهارشنبه ۱۲ مهر برای دقایقی از پشت شیشه و در حضور ماموران امنیتی موفق به دیدنش شدند و بعد از آن دیگر حتی اجازه همین ملاقات را هم پیدا نکردند.

شهین احمدی، مادر آرمیتا گراوند پس از ممانعت ماموران از حضورش در اتاقی که دخترش در آن بستری است، با فریاد اعتراض کرد و ماموران امنیتی مستقر در بیمارستان او را بازداشت کردند.

طبق گزارش دیگری: شهین احمدی، مادر آرمیتا گراوند در حالی بازداشت شد که در مقابل بیمارستان در حال توضیح شرایط خانواده  و حال عمومی آرمیتا گراوند برای جمعیت نسبتا محدودی بود که در مقابل بیمارستان تجمع کرده بودند.

گاردین همچنین به نقل از یک شاهد عینی نوشت: «دوستان و خانواده او تحت فشارند. من انتظار ندارم بعد از اتفاقی که برای خانواده مهسا (امینی) افتاد، آن‌ها بتوانند حقیقت را فاش کنند.”

شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران خبر داد رییس حراست وزارت آموزش و پرورش روز ۱۲ مهر در دبیرستان «عروه‌الوثقی» که محل تحصیل آرمیتا گراوند است حاضر شده و معلمان و هم‌کلاسی‌های او را تهدید کرده است.

بر اساس این گزارش به آن‌ها گفته شده است انتشار هر گونه خبر یا حتی عکسی از آرمیتا در صفحات مجازی، جریمه سنگینی خواهد داشت و خاطی، اخراج خواهد شد.

سازمان حقوق بشری هه‌نگاو نیز در روایتی مشابه نوشت : نیروهای حراست آموزش و پرورش همراه ماموران امنیتی به هنرستان محل تحصیل آرمیتا گراوند رفته و دانش‌آموزان و دوستان او را تهدید کرده‌اند.

خواهر بزرگ‌تر آرمیتا نیز هنوز اجازه دیدار با او را در بیمارستان پیدا نکرده است.

بر اساس گزارش‌ها، بیمارستان نظامی فجر تهران که وابسته به نیروی هوایی ارتش و محل بستری شدن آرمیتا است، از روز یک‌شنبه نهم مهر در محاصره کامل نیروهای امنیتی است.

آماده باش حکومت