روز آنلاین - RoozOnline.net

درس های اتاق معلمان

محبوبه موسوی

اتاق معلمان(یا با فارسی درست‌تر: دفتر مدرسه/دفتر دبیران)، فیلمی است در پاسداشت و حفظ آزادی در جامعه‌ای مدرن و پیشرفته. فیلم روایتی سهل و ممتنع دارد. داستانی سرراست و ساده و پرکشش که هر دیالوگ و هر نمای فیلم حاوی بار درون‌لایه‌هایی است که به آن عمق می‌بخشد.

معلمی(خانم نواک) که ظاهرا تازه به آن مدرسه آمده است، به بچه‌های کلاس هفتم درس می‌دهد. بچه‌هایی از یک جامعه متکثر، مهاجرپذیر با خرده‌فرهنگ‌ها و رفتارهای خاص خود. نسل جدیدی که هم باهوش است و هم زیر بار زور نمی‌رود و برای فردیت خود احترام قائل است. در مدرسه، یک اصل کلی وجود دارد: اصل مراقبت از دانش‌آموزان. هر اتفاقی هم که بیفتد و دانش‌آموزان هر کاری بکنند اولیای مدرسه آنان را در اولویت اصلی برنامه‌های خود دارند.  شورای دانش‌آموزی، رابط بین معلم‌ها و دانش‌آموزان است. نمایندگان دانش‌آموزی(همانند نمایندگانی از یک جامعه بزرگتر) در جلسات معلمان شرکت می‌کنند و حق اعتراض، سخن گفتن و حمایت از دانش‌آموزان دارند.

یادم هست سال‌های ۷۸ یا ۷۹ بود که برای اولین‌بار قضیه شوراهای دانش‌آموزی در مدارس ایران مطرح شد و اینکه نمایندگانشان باید در جلسات دبیران حاضر باشند. تجسم بلبشوی مخالفت دبیران و مسئولان مدارس با این موضوع سخت نیست. در مدارسی که دانش‌آموز حتی برای خروج از کلاس باید اجازه بگیرد و اگر معلمی بطور شخصی این قانون را لغو کند، دانش‌آموزان که عادت به آزادی ندارند، تمام وقت را بیرون از کلاس می‌گذرانند، داشتن این همه آزادی دانش‌آموزان برای ما عجیب است. معلم‌ها همیشه نگاهی از بالا به پایین به دانش‌آموزان دارند و خود را به عنوان افرادی برتر که باید الگو باشند به بچه‌ها معرفی می‌کنند؛ الگوهایی که وقتی توخالی از آب درمیاید، تنش‌هایی در مدرسه ایجاد می‌کند. چیزی به اسم تحکم و ممنوعیت در مدرسه “اتاق معلمان” وجود ندارد چه داشتن گوشی همراه و چه کارهای خلافی مثل سیگار کشیدن با تحکم مواجه نمی‌شود. معلم به دانش‌‌آموز امر نمی‌کند که نباید گوشی بیاورد، بلکه می‌گوید گوشی را به او بدهد و آخر زنگ تحویل بگیرد. معلم دانش‌آموز را از سیگار کشیدن نهی می‌کند اما او را تحقیر و سکه یک پول نمی‌کند. رفتارهای فیلم اتاق معلمان از مدارس ما با فرهنگی امرکن و امربر فاصله‌ای زیاد دارد. یادمان باشد مدرنیته‌ای که برای ما آمد با نامه‌ای بلند بالا و ترجیع‌بند “من حکم می‌کنم” رضاخانی بود.

اتاق معلمان با داستانی ساده و پرداختی قوی ما را باز به این نکته رهنمون می‌شود که اصل “پرداخت” است.