روز آنلاین - RoozOnline.net

خطرات اسلام ایرانی

بابک مینا

در سال‌های اخیر آرای هانری کربن به‌عنوان یکی از خاستگاه‌های فکریِ تشیع سیاسی معرفی شده است. کربن در این تابلو زائری ساده‌دل تصور می‌شود که در مذهب شیعه و عرفان اسلامی سلاحی بُرنده علیه سقوط معنویِ جهان غرب یافته است. به نظر می‌رسد که چنین تصویری نخست در رسانه‌‌های رسمیِ جمهوری اسلامی ساخته و پرداخته شد و سپس واکنش مخالفان و منتقدان نظام اسلامی را برانگیخت. در سال‌های اخیر مخالفان دولت پهلوی نیز با تکرار همین نقدها جبهه‌ی جدیدی را علیه کربن گشوده‌اند. از نظر آنان، دستگاه فرهنگیِ دولت پهلوی با حمایت از آرای تجددستیزانه‌ی کربن عملاً راه انقلاب اسلامی را گشود. من در اینجا قصد مجادله بر سر ریشه‌های فکریِ انقلاب را ندارم. قصد این نوشته روشن ساختن این نکته است که تمام آثار کربن در ابطال تشیع سیاسی و نفی انقلاب اسلامی پیش از وقوع آن بود. حتی چیزی بیش از این: کربن به‌درستی پاره‌ای از خطرات درونیِ تشیع را تشخیص داده و درباره‌ی گرایش آن به قدرت سیاسی انذار داده بود. بنابراین، بسیار جای شگفتی است که او به‌عنوان گشاینده‌ی راه انقلاب اسلامی معرفی می‌شود، چیزی که عمیقاً با پروژه‌ی فکریِ وی در تضاد است. این داوری بر اساس تفسیری شاذ و دور از ذهن از آرای کربن نیست، بلکه کافی است که جلد اول کتاب مهمش، اسلام ایرانی، را بخوانیم. کربن جای‌جای این مجلد به تصریح از پارادوکس‌ها و خطرات درونیِ تشیع، به‌طور خاص، و اسلام، به‌طور عام، یاد می‌کند. آنچه در رسانه‌ها گفته می‌شود و پاره‌ای از روشنفکران نیز آن را تکرار می‌کنند حاصل جهل به افکار کربن است. من ظن قوی دارم که بسیاری از این منتقدان حتی یک خط از آثار او را هم نخوانده‌اند. ادامه مطلب را اینجا بخوانید.

منبع: آسو