زندگی یک زن عرب


شیما سیلاوی


توجه به شکل‌های مختلف تبعیض و درهم‌تنیدگی آنها و شنیده‌شدن صدای اقلیت‌های بهحاشیه‌رانده‌شده از مهمترین دستاوردهای خیزش «زن، زندگی، آزادی» بوده است. برای آگاهی بیشتر از گروه‌هایی که در زندگی روزمره‌ با لایه‌های متقاطع نابرابری مواجهند به سراغ تعدادی از اعضای گروه‌های اتنیکی، جنسیتی و اجتماعی-سیاسیِ گوناگون رفته‌ایم و درباره‌ی زندگی روزمره و تجربه‌های شخصیِ آنها گفت‌وگو کرده‌ایم.


در نخستین گفت‌وگو از این مجموعه به سراغ شیما سیلاوی، کنشگر عرب، رفته‌ایم. شیما پانزده‌ساله بود که ایران را به مقصد سوریه ترک کرد، در دمشق به دبیرستان رفت، زبان عربی را آموخت و دوره‌ی کارشناسی ادبیات انگلیسی-ایتالیایی‌ را به پایان برد. او اکنون ساکن بلژیک است، به‌صورت داوطلبانه در «سازمان حقوق بشر اهواز» فعالیت می‌کند و به‌عنوان مدیر پروژه در یک سازمان بین‌المللی به نام «ملل و مردمِ بدون نماینده» مشغول به کار است. شیما سیلاوی می‌گوید: «ما همیشه موقع حرف‌زدن درباره‌ی حق تعیین سرنوشت راجع به خودمختاری و فدرالیسم و اینها حرف می‌زنیم، ولی اولین و مهم‌ترین مسئله حقِ تو است که سرنوشت خودت را خودت تعیین کنی و دیگران برای تو تصمیم نگیرند. روزی که بتوانیم برای خودمان تصمیم بگیریم آن روزی است که آزاد شده‌ایم.»


***


مریم فومنی: با یک سؤال خیلی کلی شروع می‌کنم: زندگی روزمره‌ی یک زن عرب در ایران چطور است؟ من می‌دانم که زنان عرب هم به مقتضای شرایط اقتصادی، اجتماعی و تحصیلاتشان زندگی متفاوتی دارند، اما می‌خواهم در این گفت‌وگو بر اساس تجربه‌ی شما و زنان اطرافتان کمی بیشتر راجع به زندگی و چالش‌های زنان عرب بدانیم.


شیما سیلاوی: همان‌طور که گفتید، زنان عرب، به‌صرف عرب‌بودنشان، زندگی یکسانی ندارند. تعداد زیادی از مردم عرب کشاورز و دامدارند و در مناطق روستایی زندگی می‌کنند، تعدادی هم شهرنشین هستند و با چالش‌های متفاوتی مواجهند. مثلاً زندگی برای زنان عربِ شهرنشین راحت‌تر است و زن روستایی چالش‌های بیشتری دارد.


ادامه مطلب را اینجا بخوانید.